من و پسرم

من دیگه راه می رم

متین جان ، این روزها دیگه کامل راه می ری،البته خیلی می خوری زمین ولی انقدر پشتکارت قویه که مدام ادامه می دی و تمرین می کنی . همش دوست داری راه بیاری ، خودت بری، کسی هم دستت رو نگیره ، جهت مخالف هم می ری یعنی اگر من هر طرفی برم تو جهت مخالفشو می ری .تازه وقتی هم می آیم دنبالت پا می گذاری به فرار.شیطون و بازیگوش من . دلم واسه زانوهات می سوزه ، آخه خیلی درد می گیرن. عصرها وقتی از سرکار میریم خونه ، می برمت پارک .همش تو پارک راه می ری و آواز می خونی . راه خودتو می ری .اصلا نمی ترسی .۲-۳ بار قایم شدم ببینم چه اتفاقی می افته .ولی انگار نه انگار .خیلی سر نترسی داری . عاشق سرسره شدی.تازه سرسره هم برعکس می ری بالا.راه بچه های دیگه رو میبندی...
1 ارديبهشت 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و پسرم می باشد